قشقایی ایران

معرفی قوم تاریخی ایران - قشقایی که بیش از چهار هزار سال قدمت تاریخی دارد.

قشقایی ایران

معرفی قوم تاریخی ایران - قشقایی که بیش از چهار هزار سال قدمت تاریخی دارد.

مدارس سرخ پوستان وسیله ای برای نابودی فرهنگ آنان - بخش دوم

 نمونه ای از مدرسه سرخ پوستان(هوپی) در آمریکا 

در یکی از گزارش ها پیشین مشاهده کردیم که نوشته شده است که، بهمن بیگی از نظام آموزشی مدارس در اردوگاه های سرخ پوستان بازدیدهایی به عمل آورده و از مدرسه هوپی نیز دیدن کرده است. و بر طبق اظهار پژوهشگران آمریکایی وی تحت تاثیر نظام آموزشی سرخ پوستان در این مدرسه قرار می گیرد. چنان چه در نوشته های زیرین دیده می شود، در هنگام بازدید بهمن بیگی مدرسه هوپی ها، هنور به صورت مدارس نظامی اداره می شد، و در آن سخن گفتن به زبان قومی و برگذاری مراسم سنتی و سایر آداب و رسوم سرخ پوستی کلا ممنوع بوده است. و این مردم تنها در دهه اخیر توانسته اند قدمی برای رواج فرهنگ و سنت های خود بردارند و در بخش هایی زبان مادری خود را به کار گیرند.  

اردوگاه یا فرنطینه سرخ پوستان (هوپی)[1] در 95 مایلی شمال و شرق روستای بزرگ «فلاگ استاف» در شمال شرقی ایالت آریزونای آمریکا واقع است. قرارگاه مزبور در میان سه منطقه مرتفع قرار داد و شامل 14 روستای سرخ پوستی است که به صورت نیمه تخته قاپو، زندگی می کنند. وسعت قرار گاه مزبور به  1/5میلیون هکتار بالغ می شود و جمعیت سرخ پوستانی که در این اردوگاه زندگی می کنند، برابر با 8.000 نفر می باشد. بر خلاف سایر سرخ پوستان که به صورت عشایری کوچ رو بودند، این مردم از هزاران سال پیش از حضور کریستف کلمت در قاره آمریکا در این منطقه زندگی نیمه عشایری داشته اند.[2]


مردم هوپی  از سال 1938(1317ش) دارای یک شورای عشایری است که بخشی از اعضای آن انتخابی توسط مردم و گروهی توسط دولت منصوب می شوند. بعضی از تیره های این قوم از انتخاب نماینده خود داری می کنند.هر یک طوایف هوپی دارای یک سازمان مستقل خود گردانی است.شوارای عشایری قانون گذار در برای سرخ پوستان  منطقه هوپی است.شورا دارای رییس و معاونی است که از طریق آرای اعضاء انتخاب می شوند.

در سال 1875م به تشویق یک بازرگان انگلیسی تبار به نام، توماس کیمز رهبر قوم هوپی با رییس جمهور آمریکا چستر آرتور در واشنگتن ملاقات نمود. وی در این بازدید تحت تاثیر تمدن شهری واشنگتن قرار گرفت و به این باور رسید که تحصیلات و سواد آموزی سبب این پیشرفت شده است. هنگام بازگشت، وی تلاش کرد که برای کودکان هوپی مدرسه ای دایر شود. در سال 1886م بیست نفر از روسای اقوام مختلف هوپی تقاضایی به دولت آمریکا تسلیم کردند وطی آن درخواست نمودند که مدرسه ای در منطقه آن ها برای کودکان راه اندازی شود. در سال 1887 م توماس کیمز، مدرسه شبانه روزی کیمز کانیون را برای کودکان هوپی افتتاح نمود.

پاره ای از طوایف هوپی از این مدرسه اردوگاهی استقبال نکرده و از فرستادن کودکان خود به مدرسه شبانه روزی که پنجاه و شش کیلومتر با اردوگاه آنان فاصله داشت خود داری کردند. این مدرسه به ترتیبی سازمان دهی و مدیریت می شد، که فرزند سرخ پوستان را با شیوه و سنت اروپاییان آشنا ساخته و آن ها را برای زندگی شهری تربیت نموده و فرهنگ و باورهای سنتی را در آنان از بین ببرد. کودکان را مجبور می کردند که موهای خود را بتراشند، لیاس های فرم مدرسه بپوشند و نام های اروپایی برای خود انتخاب کنند.به پسران در این مدرسه کشاورزی و نجاری و کارهای دستی یاد می دادند و به دختران، خیاطی، اتوکردن، آشپزی مدرن را آموزش می دادند.در این مدرسه شبانه روزی مراسم مذهبی اروپایی و آمریکایی را بر شاگردان تحمیل می کردند.[3]

مردم بومی سرخ پوست آمریکا، یکی از منحصر به فردترین اقوامی در جهان هستند که به زور و ظلم، وادار شده اند که از یک نظام آموزشی استفاده نمایند که مربوط به یک فرهنگ و مردم بیگانه ای است. شیوه آموزشی که بر سرخ پوستان آمریکایی تحمیل شد، مربوط به فرهنگ و سنت اروپاییان بود که متناسب با توسعه و فرهنگ مهاجران اروپایی برای قاره آمریکا طراحی و به آنان تحمیل شده بود. این نظام به ترتیبی شکل گرفته و ساخته شده بود که در تعارض کامل با فرهنگ و رسوم سرخ پوستان بودو همین بیگانگی فرهنگی یکی از دلایلی است که بسیاری از جوانان سرخ پوست در این نظام آموزشی موفق نبودند و این عدم موفقیت حتی در مدارس راه اندازی شده در قرار گاه ها بیشتر  از مدارس شهری بوده است.

شیوه آموزش فعلی  برای کودکان سرخ پوست در قرارگاه های مردم «هوپی» و «ناواجو» به صورت مدارس آموزش مذهبی توسط میسیونرهای مذهبی در پایان قرن هیجدهم میلادی آغاز به کار کردند. در دو دهه اول قرن نوزدهم، وزارت جنگ آمریکا، مدارسی را به کار انداختند که یک سبک آموزش نظامی در آن ها رواج داشت. پس از آن آموزش کودکان سرخ پوست به «سازمان امور سرخ پوستان» واگذار شد. این سازمان نیز برای دهه های متمادی همان سبک آموزش به شیوه نظامی را در قرار گاه ها ادامه داد. بعدها، در پایان قرن نوزدهم، تعدیلی در این روش پدید آورده و آن را به مدارس روزانه تغییر دادند. مواد و برنامه های درسی این مدارس همان هایی بود که در مدارس دیگر در سرتاسر آمریکا به شاگردان درس می دادند. در این برنامه ها هیچ توجهی به نیازهای فرهنگی و قومی، ارزش های سنتی مردم بومی نمی شد. سبک آموزش ها یک شیوه اجباری و تهدیدی بود برای رواج فرهنگ غیر بومی.

 

معلمین در این مدرسه بر لباس(یونیفورم) مشق نظامی، نظم و رعایت مقررات دقیق و ساعتوار، سلسله مراتب سازمانی، و ضوابط و نظم صنعتی تکیه داشتند.در عین حال به کودکان سرخ پوست درس و مشق های مقدماتی برای  یادگیری خواندن و نوشتن ابتدایی  و برخی کارهای دستی را آموزش می دادند. تلاش می شد که مدیران و معلمین مدارس از کسانی انتخاب شوند که به  این فلسفه و تفکر معتقد باشند که «کودکان سرخ پوست باید از طریق عرق جبین زندگی خود را تامین کنند و نه راه به کار گیری خرد و اندیشه . [4]

بعدا در سال های 1960 1970 م (1340- 1350 ش) هنگامی که بر اساس قانون «حق تعیین سرنوشت سرخ پوستان»[5] هیات های اداره کننده مدارس تشکیل شد و اختیار این موسسات را افرادی از میان سرخ پوستان در دست گرفتند، اما این گروه دانش و تخصصی در مورد اداره مدارس نداشتند، تنها تجربه ای که این مدیران جدید داشتند، همان شیوه مدیریت بر اساس مدارس نظامی و مدارس شبانه روزی پیشین بود. به همین دلیل آن ها به سختی قادر بودند که نظام بهتری را جای گزین شیوه های قبلی نمایند. به علاوه سازمان امور سرخ پوستان که یک موسسه دولتی بود، نظارت بر امتحانات و شرایط عمومی مدارس را کماکان بر عهده داشتند. بهمین دلیل آن ها همچنان ارزش ها و فرایند های پیشین آموزشی را که باید به دانش آموزان یاد داد را در اختیار داشتند. مواد امتحانی در مدارس بدون توجه به نیازها و شرایط مردم بومی، ویژه کودکان آمریکاییان طراحی شده بود. آمارها همه حاکی از آن است که سواد آموزان سرخ پوست در این آموزن ها، در مقایسه با سایر شاگردان در بقیه مدارس کشور در حد بسیار نازلی بودند. بررسی ها نشان می دهد که،  همه ی این آزمون ها، بر پایه هایی از  شکل و محتوی فرهنگی ملی استوارند. از آن جا که ارزیابی مدارس و آموزگاران بر اساس توفیق دانش آموزان در این امتحانات استاندارد شده ملی صورت می گیرد، بنا بر این همه معلمان تلاش داشتند که همان مایه های فرهنگی را توسعه و ترویج نموده و  در کلاس ها بر آن ها تاکید نمایند.

مدارس ناگزیرند که استاندارهای خود را بر اساس مناطق و حوزه هایی ایالتی که مدرسه در آن قرار دارد انتخاب و اجرا نمایند. در همه ایالت های کشور، استانداردها بر اساس خواست و نیازها اکثریت موحود در همان شهرهای بزرگ طراحی و تصویب می شوند. بنا براین در تهیه و تدوین این استانداردها، توجهی به فرهنگ و نیازهای اقلیت های مردم بومی ندارند و این استانداردها و فرایندهای انتخابی و اجرایی به سرخ پوستان و فرهنگ و شرایط آن ها توجهی نمی شود. اولین دبیرستان برای شاگردان این منطقه در سال 1987برابر با سال 1366افتتاح شده است.[6]

فلسفه و اهداف  مدرسه هوپی

در حال حاضر( سال 2012 ) مدرسه «هوپی»[7] بر اساس این فلسفه اداره می شود، که یک فرایند آموزشی را چنان توسعه و گسترش دهد که بر ارزش ها و روش ها و سنت های قومی سرخ پوستان، متکی باشد.. بر خلاف گذشته که همه ی روش ها بر مبنای ارزش ها و سنت های غیر بومی پایه گذاری و آموزش داده می شدند سبک و سیاق جدید  شیوه نوی است که بر باور و سنت های قومی استوار است.  در حال حاضر این تلاش ها در این مدرسه کاملا منحصر به فرد نیست،  بلکه تعداد کمی از دیگر مدارس سرخ پوستان هم هستند که با استانداردهای فرهنگ  قومی خود دانش آموزان را آموزش می دهند. دانش آموزان مدرسه «هوپی» از یک محیط و فرهنگ مربوط به قوم هوپی استفاده می کنند. آن ها همچنان بخشی از یک محیط و فرهنگ گسترده کشوری و جهانی هم می باشند. هدف  این است که آن ها بتوانند خود را چنان بسازند که بتوانند وارد همه ی این محیط ها  شده و توانایی آن را داشته باشند که در همه ی زمینه ها مثمر ثمر باشند. هدف مدرسه این است که قادر باشد دانش آموزان را چنان بار آورد که با داشتن دانش و هنری مناسبی وارد این محیط های گسترده شده و افراد مفیدی باشند . مدرسه «هوپی» این اطمینان را دارد که دانش آموختگان آن به مهارت زیر دسترسی خواهند یافت:

1. یاد گیری- به دانش آموزان چگونگی یاد گیری را آموزش خواهد داد. 

2. خود شناسی- دانش آموزان اعتماد  و اتکاه به نفس لازم و ضروری را به دست خواهند آورد و ارزش و جایگاه خود را شناخته و آن را توسعه خواهند داد.

3. تطابق به محیط دانش آموزان آگاهی لازم را برای شناخت محیط زیست خود را کسب نموده و قادر به همکاری و مشارکت فیزیکی و احتماعی در محیط ها گوناگون را کسب خواهند کرد.[8]      

 اهداف  و عملکرد   مدارس سرخ پوستان آمریکا

برنامه جذب فرهنگی، سرخ پوستان آمریکایی، یک برنامه طراحی شده در سال های 1920-1970  (1300 تا 1350ش)بود، هدف این مدارس دگرگون سازی فرهنگ بومی و سنتی سرخ پوستان به فرهنگ اروپایی آمریکایی بود.[9] جورج واشتنگتن[10] و هنری ناکس برای اولین بار این پیشنهاد را برای تحول و دگرگونه سازی فرهنگی بومیان آمریکایی را ارائه دادند. آنها یک سیاست تشویق سرخ پوستان و سرعت بخشیدن به فرآیند« متمدن سازی» برای آن ها را تدوین و تصویب کردند.[11]

 با افزایش  موج مهاجرت از اروپا به آمریکا، گروه عظیمی از آمریکایی ها، از یک بسیج فرهنگی برای استاندارد کردن یک فرهنگ و ارزش های عمومی و جهت یکسان سازی همه طرفداری می کردند. برای انتقال و تغییر فرهنگی جامعه اقلیت ها، سواد آموزی را  به عنوان یک روش اساسی انتخاب و توصیه می شد.

اساس سیاست های شهروند سازی و «آمریکایی» کردن، اقلیت های بومی(سرخ پوستان) بر این  اساس بود، که هنگامی که این مردم ، آداب، رسوم و ارزش های (آمریکایی اروپایی) را فرا گرفتند، قادر خواهند بود که به صورت صلح آمیزی، در درون اکثریت جامعه  آمریکایی اروپایی مستحیل شده و به آنان بپیوندند.

قانون «دآوز-  Dawes» که در سال 1887 به تصویب رسید و بر اساس آن زمین های عشایر سرخ پوست بین مردم عادی تقسیم شد.(مانند قانون اصلاحات ارضی ایران که در سال 1341 اجرا شد) این برنامه به عنوان راهی برای اسکان و یک جا نشینی، سرخ پوستان به کار گرفته شد. اختصاص زمین به بومیان این سرزمین، مستلزم «آمریکایی» شدن و رها کردن زندگی و استقلال قبیله ای و ترک ساختار و سازمان های قومی آن ها بود. از مجموع 93 میلیون هکتار (380.000 کیلومتر مربع)زمینی که در اختیار سرخ پوستان بود، بخش اعظم آن به افراد سفید پوست فروخته و واگذارشد. قانون شهروندی سرخ پوستان در سال 1924 نیر بخشی از سیاست دولت برای «آمریکایی» کردن این مردم بومی بود.[12] 

گزارش ارزیابی مدارس ویژه سرخ پوستان عشایر  

در سال 1928م نظام مدارس سرخ پوستان مورد بررسی قرار گرفته و به چالش کشیده شد، ویک گزارش رسمی در رابطه با «مشکلات سازمان سرخ پوستان»[13] که به نام گزارش میریام[14] مشهور است تحت نظارت کمیسیون سرخ پوستان منتشر شد. در این گزارش از عملکرد دولت و سیاست های آن در مورد آموزش سرخ پوستان به شدت انتقاد شده است. کیفیت نازل اداره کنندگان، حقوق ناچیز پرداختی، آموزگاران ناوارد، و فقدان بهداشت و رفتار مناسب در این موسسات از جمله مشکلاتی بودند که این گزارش منعکس شده است.

 با تمام این ترفندها و برنامه ها، نظام جذب و تحلیل سرخ پوستان، شکست خورده بود، فرهنگ قومی سرخ پوستان بعد از این همه تلاش و آزار و اذیت، پای برجای و استوار باقی مانده بود. مدیریت نا وارد و شیوه های سخیف دست اندرکاران سبب بروز نفرت و ایجاد تاثیر منفی در کودکان سرخ پوست شده و آن ها را به سوی فرهنگ خودشان سوق داده بود، آن ها از خیر تمدن تحمیلی سفید پوستان گذشته بودند. برای مردمی که  سال ها تحت ظلم و ستم سفید پوستان قرار داشته و با آنان مبارزه کرده بودند، این مدارس هم یکی از همان نظام های ضد سرخ پوستی بود که دولت سفید پوستان آمریکا بر آنان تحمیل کرده بود.

برای سالمندان عشایر سرخ پوستان، که شاهد جنگ های خونین قرن نوزدهم بین سفید پوستان و سرخ پوستان بودند، و انقراض گاومیش های فراوان دشت هایشان را در پشت سر داشتند، بلاهای گرسنگی و بیماری هایی که بعد از حضور سفیدان به آن مبتلا شده بودند، گرسنگی، فقر و در به دری را از این قوم سفید و مسیحی دیده بودند. بعد از همه این مظالم، نظام مدرسه های قرنطینه های سفید پوست را یکی از شگردهای آنان برای نابودی فرهنگ قومی خود به شمار می آوردند. و مدارس را راه و روشی برای نابود کردن فرهنگ خود می دانستند، و این نبرد بزرگ را دولت آمریکا برای نابودی نسل های بعدی ،جهت کودکان سرخ پوست طراحی کرده بود."[15]

در ارزیابی دیگری که از این مدارس صورت گرفته و به نام گزارش کندی معروف است، برنامه های این آموزش یک تراژدی و فاجعه ملی خوانده شده است. نه تنها کمبود بودجه برای این مدارس مورد انتقاد شدید قرار گرفته، بلکه رفتار و تنبیهات در آن ها غیر انسانی و غیر قابل قبول ذکر شده است.[16] 

فرجام مدارس شبانه روزی سرخ پوستان آمریکا    

در سال 1926 (1305ش) از طرف وزارت کشور ماموریتی به موسسه (بروکینک) برای بررسی در مورد نظام آموزش سرخ پوستان واگذار شد.که تکمیل این بررسی به نام گزارش میربام شهرت یافت. سرفصل این گزارش به طور رسمی   ( مشکلات مدیرت نظام آموزشی سرخ پوستان) نام دارد. این گرازش در 21 ماه فوریه 1928(1307) تکمیل و به وزیر کشور آمریکا «هوبرت ورک» داده شد. در این گزارش مراتب زیر توصیه شده است:

 .1حذف شیوه یک سویه  آموزش انحصاری ارزش های فرهنگی اروپایی آمریکایی به دانش آمزان سرخ پوست

 .2تاسیس مدارس برای کودکان در نزدیکی اقامتگاه خانواده ها

 .3صدور اجازه به دانش آموزان بزرگسال سرخ پوست برای ورود به مدارس عمومی آمریکا

  .4 ایجاد تسهیلات و امکانات آموزش و مهارت های فنی برای استفاده در مجامع سرخ پوستان و جامعه آمریکایی

با وجود گزارش مزبور، مدارس سبک و شیوه پیشین هم چنان پایدار ماند، و اقدامات عملی برای دگرگون سازی آن ها به طور جدی صورت نگرفت. و نام نویسی و اداره مدارس شبانه روزی ادامه داشت و تا نیمه های قرن بیستم (سال 1960) از آنان استفاده می شد . تعداد محصلان سرخ پوست در این مدارس در سال 1970 بالغ بر 60.000 شاگرد گزارش شده است

شکایات متعدد سازمان های سرخ پوستان از جمله گزارش کندی،  و مطالعه ملی آموزش و پرورش سرخ پوستان آمریکا، سبب شدند که قانون تعیین حق سرنوشت وکمک های آموزشی در سال 1975 به تصویب برسد . این قانون به عدم تمرکز دانش آموزان در مدارس شبانه روزی تاکید داشت و آزادی ورود به مدارس عمومی را برای همه از جمله سرخ پوستان آزاد اعلام کرد. به دلیل تصویب همین قانون بسیاری از مدارس شبانه روزی سرخ پوستان در در اواخر سال های 1980 و اوایل سالهای 1990 بسته شدند با وجود این  هنوزدر سال 2007 تعداد 9500 شاگرد سرخ پوست در این مدارس شبانه روزی نگهداری می شدند.[17]



[1] هوپی بر گرفته از: Hopituh Shi-nu-mu ("The Peaceful People" or "Peaceful Little Ones(

[2] http://hopimissionfoundation.org/School/

[3] Whiteley, Peter M. Deliberate Acts, Tucson, AZ: The University of Arizona Press, 1988: 14–86

[4] Schools in Arizona by -Eric Margolis College  of Education  and  Jeremy Rowe Instructional Technology - Arizona State University

[5] The Indian Self-Determination Act -

 

[6] از این نظر 20 سال عقب از دبیرستان عشایری فارس در ایران است که در سال 1346 تاسیس شد.

 

 

[8] با استفاده از تارنمای مدرسه  http://hopischool.net/

[9] Frederick Hoxie, (1984). A Final Promise: The Campaign to Assimilate the Indians, 1880–1920. Lincoln: University of Nebraska Press. & Remini, Robert. ""The Reform Begins"". Bill Nye the Science Guy. History Book Club. p. 201.

[10] او از مهم‌ترین چهره‌های تاریخ ایالات متحده است. نقش او به‌خصوص در کسب استقلال برای مستعمرات آمریکایی و سپس متحد کردن آن‌ها زیر پرچم حکومت فدرال ایالات متحده قابل توجه است. و در عین حال یکی از برنامه ریزان نابودی سرخ پوستان آمریکا بود.

[11] Perdue, Theda (2003). "Chapter 2 "Both White and Red"". Mixed Blood Indians: Racial Construction in the Early South. The University of Georgia Press. p. 51. ISBN 0-8203-2731-X.

 

[12] Gary Warrick, "European Infectious Disease and Depopulation of the Wendat-Tionontate (Huron-Petun)", World Archaeology 35 (October 2003), 258–275.

[13] "The Problem of the Indian Administration

[14]  The Probeln of Indian Administration - Meriam Report, http://tm112.community.uaf.edu/files/2010/09/b_meriam_letter.pdf

[15] Adams, p.337

[16] Indian Education a National Tragedy- www.npr.Org/Emplates/story

[17] Charla Bear, "American Indian Boarding Schools Haunt Many", Part 1