قشقایی ایران

قشقایی ایران

معرفی قوم تاریخی ایران - سرزمین قوم قشقایی در آناتولی (ترکیه) در کنار امپراتوری باستانی هیتی قرار داشته و دارای یک تاریخ چهار هزار ساله است.
قشقایی ایران

قشقایی ایران

معرفی قوم تاریخی ایران - سرزمین قوم قشقایی در آناتولی (ترکیه) در کنار امپراتوری باستانی هیتی قرار داشته و دارای یک تاریخ چهار هزار ساله است.

قرار داد شرکت نفت دارسی با خان های کشکولی

 در زمستان سال ۱۳۰۰ش شرکت نفت دارسی در صدد بر آمد که فعالیت های خود را در منطقه نزدیک بندر گناوه در خلیج فارس توسعه دهد. این نواحی بخشی از مراتع مورد استفاده ایل کشکولی وابسته به قشقایی بود. خوانین کشکولی سرپرستی ایل را در این نواحی را در دست داشتند. ماموران شرکت نفت با آن ها در تماس بودند.

مذاکره شرکت نفت با خان های کشکولی

از سال 1919م(1298ش) فکر مذاکراه و توافق با خان های کشکولی که از ایلات کنفدراسیون قشقایی بود، برای شروع فعالیت های نفتی در دیار قشقایی نشین مورد توجه بیل (Bill) کنسول انگلیس مقیم بوشهر قرار گرفت. وی تنها کسی بود که این ایده را برای اولین بار مطرح کرد و کس دیگری در این مورد نقش نداست. اما اقدامی در این باره به عمل نیامد. تنها دلیلی که برای این سکوت در سال مزبود می توان ذکر کرد ترس از این بود که فرمانفرما والی(استاندار) فارس ممکن است سهمی از این قراردادبرای خودش طلب کند. به همین سبب اقدامی در این باره صورت نگرفت و سخنی در این باره به میان نیامد.[1]

اما در سال ۱۹۲۱(۱۳۰۰ ش) با تصویب مقامات بریتانیا و کمک کنسول های بریتانیا در شیراز و بوشهر، شرکت نفت برای حفاظت از تاسیسات و کارکنان خود در صدد بر آمد یک نیروی محلی را در اختیار داشته باشد. به همین دلیل مذاکراتی را برای عقد قرار داد هایی در این زمینه با خان های کشکولی و حیات داودی را آغاز کرد.

خطوط لوله ای که می بایست نفت را از سرزمین های قشلاقی کشکولی ها به سوی خلیج فارس روانه می کرد، از سرزمین های تحت نظارت قوم حیات داودی عبور می کرد. بنا بر این ضرورت داشت که یک پیمان با خان های کشکولی که فعالیت های اکتشاف نفت در مناطق مربوط به آن ها قرار داشت. برای ایمنی و نگهبانی منعقد شود و  قرار داد دیگری برای حفاظت از لوله های نفتی با خان های حیات داودی امضاء شود. خان های حیات داودی و کشکولی روابط دیرینه و دوستانه ای با انگلیس داشتند. به ویژه در دوره جنگ بزرگ (جنگ صولت الدوله با انگلیسی ها) که آن ها از طرفداران انگلیس به شمار آمده و به آن ها کمک کرده بودند. به علاوه این خوانین با نماینده سیاسی انگلیس در بوشهر ارتباط نزدیکی داشتند

انگلیسی ها با خان های قشقایی دیدار داشتند و مذاکراتی را انجام دادند.

دیدار چند تن از خوانین کشکولی با نماینده دولت در بوشهر

مشار الدوله  نماینده دولت در بوشهر در تلگرامی که امروز ۱۹ فروردین ۱۳۰۱ ش به مشیر الدوله رئیس الوزراء فرستاد خبر داد که چند نفر از خوانین کشکولی که به بوشهر آمده بودند با او ملاقات و مذاکره کرده اند. وی در این تلگرام مهم ترین موضوعی را که به خوانین کشکولی یادآور شد چنین نوشت: «تأکید کردم که هیچ یک از خوانین حق ندارند عقد قرارداد با کمپانی [نفت جنوب] نمایند. اگر مطالبی داشته باشند باید از طریق دولت اقدام شود و با اطلاع مأمورین دولت باشد.». روز سیزدهم فروردین خوانین کشکولی با ژنرال کنسول انگلیس دیدار و مذاکره کرده بودند.

* دیدار نماینده دولت در بوشهر با کنسول انگلیس

مشار الدوله نماینده دولت در بوشهر امروز تلگرام دیگری به مشیر الدوله رئیس الوزراء ارسال کرد که در آن خبر دیدار خود را با کنسول انگلیس یاد کرده بود. وی به کنسول انگلیس همان موضوعی را گفت که به خوانین کشکولی گفته بود: «خاطرنشان نمودم که کمپانی [نفت جنوب] نمی تواند عقد قرارداد با خوانین محلی بنماید و بالاخره در نتیجه مذاکرات مقرر شد که پس از ورود سر [آرنولد] ویلسن ریاست کمپانی، مذاکرات لازمه به عمل آورده از نتیجه خاطر مبارک را مستحضر دارد.»  

اگرچه روش مذاکره مخفی و توافق با رهبران قبایل در سیاست های بریتانیا تازگی نداشت، با این حال، یک عنصر جدید و عجیب در مذاکرات اخیر رئیس شرکت نفت و کنسولگری های بریتانیا در بوشهر و شیراز وجود داشت. شرکت نفت برای تامین زمین مورد نیاز و حفاظت از اموال خود به جای مذاکره با ایلخان قشقایی که مقام مسئول ایلات  در این دیار بود و حق انتخاب و واگذاری چرا گاه های ایل را در اختیار داشت و تنها مقام مسئول ارتباطات تمام ایل قشقایی را با خارج از ایل بود در این مذاکرات و قرار داد ها ندیده گرفته شد. شرکت نفت و کنسولهای انگلستان مستقیما وارد مذاکره با خان های کشکولی شده بودند که بخش کوچکی از این ایل بودند و اختیارات محدودی داشتند.  در این اقدامات (به دلیل خصومت چیک با ایلخان قشقایی -م) صولت الدوله را ندیده گرفته شده بود.

صولت الدوله ایلخان قشقایی از مذاکرات محرمانه کنسول انگلیس در شیراز با خان های کشکولی مطلع شد. دریافت که شرکت نفت در صدد است که به کمک کنسول های بریتانیا در جنوب ایران  قرار دادی با خان های کشکولی برای نگهبانی از تاسیسات استخراج نفت در دشت قیر را امضاء نماید.صولت الدوله که در پایان سال 1920(1299ش) روابط خود را با مقامات انگلیسی عادی ساخته  بود، مصمم شد که از این فرصت برای بهبود و گسترش این روابط بهره برداری نماید.

ایستادگی های ایلخانی قشقایی در برابر کنسول انگلیس در شیراز

صولت الدول دریافت که کنسولگریهای بریتانیا در شیراز و بوشهر عمیقا در امور فارس فعالیت و حضور دارند و به ویژه کنسول بریتانیا در شیراز، هربرت چیک، روابط و وابستگی خوبی با مخالفان و رقبای او در شیراز دارد. صولت الدوله همکاری و ارتباط با کنسول بریتانیا در شیراز را مشکل می دید.  او نماینده ای برای دیدار با مقامات بریتانیایی در تهران فرستاد. او از این مقامات بریتانیایی درخواست همکاری بیطرفانه ای در امور فارس را مطرح کرد. در همان زمان، او یادآوری کرد که او تنها فرد مجاز و مسئول رسمی در ایل قشقایی است. او می خواست از توافق انگلیسی ها با خان های کشکولی جلوگیری نماید به همین دلیل آمادگی خود را برای قبول چنین مسئولیتی ابراز و آماده همکاری در این مورد شد.

نورمن سفیر انگلیس هنوز در تهران بود که سردار فاخر(حکمت)، عضو و سپس سخنگوی مجلس، در سپتامبر 1921(شهریور 1300) ، پیامی (از طرف صولت الدوله) را برای مقامات انگلیس آورد. این تماس و گفت و گوی نماینده صولت الدوله با مقامات انگلیسی، تا حدودی سودمند بود.  او موفق شد که مقامات انگلیسی را متقاعد نماید تا حمله بر علیه صولت الدوله را که در فارس برنامه ریزی شده بود خنثی و متوقف کند. این پیام سبب شد که هرمن نورمن سفیر انگلیس در ایران وضعیت و جایگاه صولت الدوله در میان عشایر قشقایی مورد بررسی تازه ای قرار دهد.

او از کنسول چیک پرسید اگر بریتانیا قرار داد نفت در مناطق قشلاقی کشکولی را با خان های کشکولی را مستقیما و بدون دخالت دادن صولت الدوله امصاء کند صولت الدوله چه عکس العملی نشان خواهد داد؟ آیا صولت الدوله یک موضع خصمانه بر علیه منافع بریتانیا اتخاذ خواهد کرد؟ و اقداماتی موثر برای ایجاد اشکال در فعالیت های شرکت نفت به وجود خواهد آورد ؟ و یک نگاه دشمنانه بر علیه نماینده سیاسی انگلیس در بوشهر خواهد داشت؟[2]

ترور(Trevor)  کنسول مقیم بوشهر به سفیر اطلاع داد که وی نگران است، که اگر جایگاه صولت الدوله در این مورد ندیده گرفته شود، صولت الدوله شرایط کار در منطقه را برای کارکنان شرکت نفت که در فعالیت های نقشه برداری راه های دشت قیر و کازرون هستند بسیار سخت و دشوار خواهد نمود.[3]  تلگراف ترور Trevor نشان می دهد که شرکت نفت در نظر داشت حوزه کار و زمین شناسی را در سطح گسترده تری از دشت قیر برنامه ریزی کند.

در همین حال نورمن به انگلستان احضار شد. او از تهران به سوی لندن حرکت کرد. رینالد بریجمن مسئولیت سفارت را به عنوان کاردار تا زمان برگشت سفیر جدید سر پرسی لورین (Sir Percy Loraine) در پایان سال 1921 به عهده گرفت. او (کاردارسفارت) سوال سفیر را از چیک پی گیری کرد.

چیک در 30 سپتامبر 1921(۸ مهرماه ۱۳۰۰ش) به تلگراف سفیر بریتانیا در رابطه با موقعیت صولت الدوله در برابر قرار داد با خان های کشکولی چنین پاسخ داد. مذاکرات با خان های کشکولی پیشرفت داشته است و همچنین اضافه کرد که صولت الدوله در چند سال گذشته ایلخان قشقایی نبوده است و اینک نیز (رسما) چنین سمتی ندارد. به علاوه صولت الدوله خود مطلع است که اکثر خان های کشکولی به استثنای یکی دو مورد راضی به پرداخت هیچ گونه وجهی به وی نیستند به ویژه اگر قرار باشد که شرکت نفت بخواهد که منابع لازم را برای توزیع بین خان ها از طریق صولت الدوله به آن ها بدهد. می دانند که این وجه هیچگاه به دست آن ها نخواهد رسید.

در نهایت وی پیشنهاد کرد که به صولت الدوله یاد آوری شود که وی پنج ماه از آخر سال را در شمال فارس در نزدیکی اصفهان مقیم است که حد اقل 32 کیلومتر از میدان های نفتی فاصله دارد و این وضعیت برای نیازهای شرکت نفت که در ناحیه دیگری است مناسب و کارساز نیست. اما شرکت نفت قصد ندارد که موقعیت وی را نادیده بگیرد. [4]

   فکر ثانویه - بریجمن Bridgeman در مورد سیاست رفتاری کنسول چیک در شیراز مظنون شده بود. اما چیک با ارائه مکاتبات سلفش (کنسول قبل از خودش) وی را قانع و یا حد اقل برداشت هایش را در این باره سست کرد. چیک گزارش داد که دلیل این که این مذاکرات قبل از آن زمان یعنی تابستان 1921(1300ش) به سر انجام نرسید و به تعویق افتاد ناشی از آن بود که ممکن است فرمانفرما والی(استاندار) فارس خواستار سهمی از آن باشد. به همین دلیل تکمیل توافقنامه با خان های کشکولی در ژوئن 1921 (تابستان سال 1300ش) برنامه ریزی شد در حالی که نظر مقامات انگلیس در رابطه با امکان پذیر بودن مشارکت مستقیم با خان های کشکولی از ابتدا روشن و مشخص بود.[5]

 ویلسون، مدیر (شرکت نفت ایران و انگلیس) A.P.O.C. نوشت: در طول سالهای 1919-1920 این شرکت زمین شناسان خود را با اطلاع و تایید فرمانفر و بدون هیچ اعتراضی از طرف ایلخان قشقایی، برای فعالیت به ناحیه قشلاق سه ماه ایل کشکولی اعزام کرده بود و سران کشکولی نگهبانان مورد نیاز شرکت را بدون هیچ سوال و ابهامی تامین کرده بودند.وی اضافه می کند، که جایگاه کشکولی ها در این رابطه در سال 1920 در توافق بین صولت الدوله و قوام المک و سایرین به رسمیت شناخته شده بود که حقوق کشکولی ها که بخش جدایی ناپذیری از قشقایی هستند و تحت حکومت ایلخانی قرار دارند محفوظ خواهد بود.

صولت الدوله به این حقیقت واقف بود که اگر او با کشکولی ها در گیر شود، آن ها از حوزه نفوذ و قدرت قوام الملک خیلی دور بودند و قوام الملک نمی توانست از آن ها پشتیبانی کند[6].  به همین علت سران کشکولی از نظر روانی از صولت الدوله واهمه داشتند. با این وجود کشکولی ها سعی داشتند که موقعیت خود را حفظ کنند و قوام الملک هم از نفوذ خود برای یاری کردن آنان استفاده می کرد. چیک در تلگرام خود اظهار داشت که صولت الدوله در میان عشایر فارس دیگر مانند گذشته و قبل از درگیری و جنگ با انگلیسی ها موقعیت و قدرت سابق را ندارد و گردانندگان ایلات فارس از وی فاصله گرفته اند.[7].

از مباحث فوق چنین دستگیر می شود که قبل از هر چیز عوامل و دست اندرکاران سیاسی بریتانیا در شیراز و بوشهر و مدیران شرکت نفت همه به دلیل حضور فرمانفرما در فارس قرارداد شرکت نفت با خان های کشکولی را به تاخیر انداخته بودند. دوم در زمانی که شرکت نفت تصمیم برای اکتشافات نفت در دشت قیر گرفت، آن ها قاطعانه تصمیم نداشتند که در صورتی که صولت الدوله مجددا به قدرت برسد او را در این بخش ندیده بگیرند.

(اینک)کنسولگری های جنوبی و شرکت نفت در نظر داشتند که صولت الدوله قشقایی را (برخلاف دیدگاه قبلی) از قرارداد حذف کنند.اما دگرگونی هایی که در ماه های جولای و اوت 1920 (مرداد و شهریور 1299ش) در شمال ایران و تهران روی داده بود (تشکیل جمهوری  بلشویک در شمال) و سایر تغییرات سیاسی سبب شد که مقامات رسمی انگلیس در تهران مخالفتی با بازگشت صولت الدوله به قدرت نداشته باشند. زیرا وی پشتیبانی مردم عشایر را با خود داشت و یکی از رهبران قوی ایل قشقایی بود و وجودش در این ایام برای مقابله با حمله احتمالی بلشویک ها مورد نیاز و ضروری بودعلی رغم این واقعیت، توافق دسامبر 1920، که در آن صولت الدوله به عنوان کفیل ایلخانی قشقایی شناخته و در عین حال از نیمه مستقل بودن کشکولی ها را نیز به وی تحمیل شده بود.

در حقیقت، مقامات جنوبی بریتانیا از قبل (قبل از توافق دسامبر 1920) از قصد شرکت نفت A.P.O.C. برای جستجوی نفت در دشت قیر کاملا آگاه بودند. به همین دلیل آنها تلاش کردند تا در قرار داد دسامبر 1920 کشکولی ها را در زیر مجموعه قوام الملک قرار داده و از تشکیلات قشقایی دور کنند. چیک استدلال می کرد که امرالله خان کشکولی تنها خان قشقایی بود که خود و افرادش برای خدمت در نیروی تفنگداران انگلیس(اس پی آر) نام نویسی کردند.و اینک به دلیل نفوذ و اعتبار او و برادرانش که همه از دوستداران انگلیس هستند سایر خان های کشکولی برای همکاری و مشارکت در قرارداد حاضر به همکاری شده اند.[8]

از نظر کنسول انگلیس در شیراز(چیک) دولت انگلستان می بایست جایگاه صولت الدوله به عنوان ایلخانی قشقایی را تضعیف کند. سرانجام چیک موفق شد که مقامات انگلیسی را در رابطه با کشکولی ها و تنظیم قرارداد با آن ها قانع و راضی کند. تلاش صولت الدوله در این مرحله خنثی سازی و بی اثر کردن این اقدام کنسول انگلیس در شیراز بود.


ادامه دارد



[1] FO 371/ 7814, Chick to Bridgeman, 4 November 1921  

[2] 41 FO 371/ 6418, Norman to Chick, 29 September 1921.

[3] FO 371/ 6418, Trevor to Norman, 2 October 1921

[4] FO 371/ 7814, Chick to Bridgeman, 4 November 1921

[5] FO 371/ 6418, Chick to Norman, 6 October 1921.

[6] FO 248/ 1365, Chick to Loraine, 3 April 1922.

[7] FO 371/ 6418, Chick to Bridgeman, 10 October 1921

[8] FO 371/ 7814, Chick to Bridgeman,14 November 1921