قشقایی ایران

معرفی قوم تاریخی ایران - قشقایی که بیش از چهار هزار سال قدمت تاریخی دارد.

قشقایی ایران

معرفی قوم تاریخی ایران - قشقایی که بیش از چهار هزار سال قدمت تاریخی دارد.

شاهان و رهبران قوم قشقایی در دوره باستانی


کنفدراسیون یا ایل بزرگ ترک تبار قشقایی که در جنوب کشور ایران در دامنه های سلسله جبال زاگرس نشیمن داشته و هنوز گروه اندکی از آنان به صورت عشایری و بخش عمده آن ها در شهرهای استان اصفهان، فارس، کوه گیلویه، خوزستان و در شهرهای همجوار خلیخ فارس ساکن شده اند  یک تاریخ سه هزار و شش صدساله در جهان به ویژه در آناتولی(ترکیه فعلی) داشته اند و چند قرن هممرز و همراه امپراتوری باستانی به نام هیتی زندگی می کردند و اسناد تاریخی که در دهه های گذشته در ترکیه پیدا شده است نشان می دهد که این قوم همواره با این امپراتوری هیتی در ستیز و نبرد بوده و در سقوط و اضمحلال آن امیراتوری هم نقش داشته است.

در کتاب قشقایی نوشته فون شولر که متکی بر اسناد کشف شده در آناتولی ترکیه است، از قوم قشقا به عنوان مردمی یاد شده است که در برخی از دوره ها دوازده گروه(ایل یا طایفه) و در دوره هایی از آن ها به صورت نه گروه اداره می شده است. و در بسیاری از موارد به شکل یک اتحادیه(کنفدارسیون) قوی ظاهر می شدند و باج و خراجی به کسی نمی دادند. آن ها همواره در منطقه خود که به سرزمین قشقا(Kashka Land)  در جنوب دریای سیاه نام برده شده است اقامت داشته اند. در مواردی نیز گروهی از آنان در نبرد با دولت هیتّی شکست می خوردند و مدتی تابع این دولت بودند ولی در پی آن شورش و قیام می کردند. در مورد رهبری این قوم نیز در همین اسناد به دست آمده به نام و جایگاه پاره ای از رهبران این قوم اشاراتی شده است. از جمله:

v      در سال ۱۳۷۵ پیش از میلاد اقوام قشقا به دلیل هجوم ملخ بسیاری از مراتع و کشت و زرع خود را از دست دادند. به دنبال دستیابی به مراتع و چرا گاه ها با اقوام هایاسا آزی و ایشووا (   Hayasa-Azzi and Ishuwa) متحد شده و به هیتّی حمله کردند. در این تهاجم  آنها قلعه و استحکامات ماشات( Masat ) و همچنین پایتخت هیتّی شهر هاتوشا(, Hattusa) را به آتش کشیدند و شهر نناسا(Nenassa) را مرز خود با هیتّی قرار دادند.[1]

 در سال ۱۳۷۰ پیش از میلاد، قبل از این که «سوپیلولیوما ـ Suppiluliuma» بر تخت شاهی هیتّی جلوس کند و هنور  در مقام ولیعهدی بود، و توانست در نبردهایی، نیروهای قشقا را از شهر «هایاشا ـ آزی» در بخش شمال شرقی هیتی، عقب برانَد و تلاش مجدد قشقایان به رهبری «پیاپیلیس‌ـ Piyapilis »رهبر این قوم با متحدان ایلی دوازده‌گانه‌اش برای تسخیر مجدد این شهر ناکام ماند، و شهر به تصرف هیتّی‌ها درآمد.[2]

v      در دوره تودهالیا Tudhaliya     امپراتود هیتی در سال  ۱۳۶۰-۱۳۴۴پیش از میلاد  در هیتّی حکومت می کرد از یک رهبر charismatic کاریزماتیک قشقایی  به نام Karanni کرانی(قرانی) اسم برده شده است که یک دربار سلطنتی تشکیل داده و مانند شاه حکومت می کرده است. و  نوشته شده که پیاپیلس به توانمندی وی نبود.

v      در دوران مور سیلیس دوم، امپراتور هیتّی درمورد حوادث سال هفتم حکومت خود برابر با ۱۳۳۹ پیش از میلاد در کتیبه شماره: [KBo ۳.۴+KUB ۲۳.۱۲۵=۲ BOTU ۴۸ ۱۵۵ A iii: ۷۰]-:در باره رهبر یا ایلخان قشقا چنین نوشته است:

 -  «من در این سال به سرزمین «تی پیا ـ Tipiya» رفتم. در زمانی که پدرم در سرزمین «میتانی ـ Mitanni» بود، «پیهونیاس ـ Pihhuniyas» رهبر قشقا در «تی پیا ـ Tipiyaهمه ی اقوام قشقا را متحد و یک‌پارچه ساخت و خود را شاه قشقا نامید. او به سرزمین علیا،(در کشور هیتّی) لشکرکشی و به آن جا حمله کرد، و تا منطقه «زازیشاس ـ Zazzissas» پیش‌روی کرد. در این حمله‌ها او همه‌ی سرزمین‌های علیا را غارت کرد و غنایم را با خود به سرزمین قشقا برد. او همه‌ی مناطق دشت ها و مراتع «ایستی تینا ـ Istitina» را تصرف کرده و آن‌ها را به مراتع قوم خویش تبدیل کرد.علاوه بر این‌ها، «پیهونیاس ـ Pihhuniyas» مانند یک رهبر معمولی و مرسوم در ایل قشقا سنتی عمل نمی‌کرد، غالبا در  میان قوم قشقا هیچ گاه یک نفر به تنهایی رهبر همه‌ی طوایف مختلف این مردم نبود و هریک از طوایف آن رهبر مخصوص به خویش داشتند. ولی این، «پی هونیاس ـ Pihhuniyas» مانند یک سلطان در قوم قشقا عمل می‌کرد.  رهبران همه طوایف تحت تسلط و ریاست وی بودند.

من پسرم را به دیدنش فرستادم و به او پیغام داده و برایش چنین نوشتم: «اموالی را که از سرزمین‌هایم غارت کرده و به دیار قشقا برده‌ای به من بازگردانرهبر قوم قشقا، «پی هونیاس ـ Pihhuniyas» چنین به من پاسخ داد. «من این اموال را به شما پس نمی‌دهم، و تو مجبوری که برای باز پس گرفتن آن ها با من بجنگی و به سوی من بیایی. من در سرزمین‌های خودم با شما نبرد نخواهم کرد، بلکه به کشور شما ، حمله نموده و در آن جا با شما جنگ خواهم کرد. او همچنان که گفته بود، اموالی به من پس نداد. و من برای جنگ به سوی او رفتم و به سرزمین او حمله بردم. خدا بانوی من الهه خورشید آرینا، و خدای بزرگ من تارهونناس، و خدای من مزولاس، که همه‌ی آن‌ها پیشاپیش من حرکت می‌کردند، به من کمک کردند و من همه‌ی سرزمین‌های «تی‌پیا ـ Tipiya» را فتح کردم. و «پیهونیاس ـ Pihhuniyas» رهبر قوم قشقا را دستگیر کرده و به خودم به «هاتوشاس» پایتخت آوردم. و من مجدداًً سرزمین‌های «تی‌پیا ـ Tipiya» را پس گرفتم . چون قبلاً رهبر قشقا، «پی هونیاس ـ Pihhuniyas» مناطق «ایستی تینا ـ Istitina» را اشغال و از سرزمین هیتّی جدا کرده بود، من آن را دوباره ساختم و به خاک هیتّی ضمیمه کردم[3]

نقل این رویدادِ قابل توجه نشان می‌دهد که فرمانروایی در قوم «قشقا»، در حد و مقام یک پادشاه بوده‌ که خود را با یک پادشاه مقتدر و بزرگ «هیتّی» برابر می‌دانسته و در برابر وی ایستادگی و مبارزه می‌کرده است.

v  در سال  ۱۳۳۳ پیش از میلاد در زمان سلطنت  فرماندهی ژنرال پرسابقه هیتّی به مرزهای هیتّی و قشقا لشکر کشی کرد اما شاهان قشقایی به نام پازناس و نونوتاس kings Pazzannas and Nunnutas   توانستند که شهر مرزی  ایشوپیتا Ishupitta را تصرف کنند.[4]

v    در دوران تیگلات پیلسر سوم ) تغلث بلاسر الثالث) Tiglath Pileser III ) ۷۴۴-۷۲۷ BC))  پیش از میلاد در گزارشات خود از پادشاه قشقا به نام  « Dadilu» ددی لو نام می برد که خراج گزار دولت او بوده است.[5]

از سوابق تاریخی چگونگی حضور قوم قشقایی در ایران و سران آن  از گذشته های دور تا دوره سلطنت صفویان اطلاعات مستند دیگری تا کنون به دست نیامده است. در رابطه با انتخاب سران قوم قشقایی در دوران صفوی روایاتی وجود دارد که در پی خواهد آمد.



[1]  Middle East Kingdoms- Ancient Anatolia- history fie Kaskans / Gasga (Kashku)-

http://www.historyfiles.co.uk/KingListsMiddEast/AnatoliaKaskans.htm

[2] Carroll, James - Jerusalem, Jerusalem: How the Ancient City Ignited Our Modern World- Published by Houghton Mifflin Harcourt- p ۱۵۴

-                 Einar von Schuler: Die Kaškäer. Ein Beitrag zur Ethnographie des alten Kleinasien. de Gruyter, Berlin ۱۹۶۵&

-                 Trevor Bryce- The Kingdom of the Hittites-Oxfor University Press New York-p ۲۱۵.

[3] Einar von Schuler: Die Kaškäer. Ein Beitrag zur Ethnographie des alten Kleinasien. de Gruyter, Berlin ۱۹۶۵&

-                 Trevor Bryce- The Kingdom of the Hittites-Oxfor University Press New York-p ۲۱۵.

-                 Kurt A. Raaflaub- War and Peace in the Ancient World- John Wiley & Sons, Apr ۱۵, ۲۰۰۸ p۹۰

[4] [4]  Middle East Kingdoms- Ancient Anatolia- history fie Kaskans / Gasga (Kashku)- http://www.historyfiles.co.uk/KingListsMiddEast/AnatoliaKaskans.htm

[5] William Ricketts Cooper- An Archaic Dictionary: Biographical, Historical, and Mythological-- London Samuel Bagster and Sons ۱۸۷۶ p-۱۶۳