قشقایی ایران

معرفی قوم تاریخی ایران - قشقایی که بیش از چهار هزار سال قدمت تاریخی دارد.

قشقایی ایران

معرفی قوم تاریخی ایران - قشقایی که بیش از چهار هزار سال قدمت تاریخی دارد.

سران شاهی لو چگونه بر ایل قشقایی حاکم شدند

 

سپاه شاهی لو و ایل قشقایی در کناره های خلیج فارس

شاه اسماعیل صفوی از سال ۸۸۱ تا ۹۰۳ خورشیدی ۹۰۸ هق – ۹۳۱ (برابر با۱۵۰۲ - ۱۵۲۴ میلادی) به مدت ۲۲ سال بر تخت شاهی ایران تکیه زده و سلطنت کرد. شاه اسماعیل صفوی با جلوس بر تخت سلطنت ایران  بار دیگر وحدت ملّی ایران را احیا کرد و مذهب تشیع را رسمیت بخشید و با اتکاء به نیروی قزلباش خود نه تنها توانست مدعیان داخلی را سرکوب کند بلکه در نبرد با ازبکان نیز در مرو (۹۱۶هـ .ق) پیروز از میدان بیرون آید اما در نبرد چالدران (۹۲۰هـ .ق) از رقیب قدرتمند خود عثمانیان شکست خورد . شاه شوریده خیال که خود را ظل‏الله و ولی و مرشد کامل می‏دانست، چنان پر و بال الوهی‏اش از این شکست درهم شکست که دیگر هرگز نتوانست کمر همت بر میان بندد و با «یا حق» و «یا هو»، تبرزین‏دارها و قزلباشان را در نبرد با کفار اذن جهاد دهد و فرش زمین را به عرش ملکوت بدل سازد. این شکست و درگیری‏ها سبب شد که او امکان توجه کامل به مسایل جنوب ایران را از دست بدهد.

بنابراین، همین عدم توجه شاه اسماعیل به مناطق جنوب بود که موجب شد آلبوکرکه پرتغالی را به طمع ثروت فراوان جزیره هرموز که - یکی از بزرگ‏ترین پایگاه‏های داد و ستد بین ایران، هندوستان، عربستان و سواحل جنوبی خلیج فارس بود- روی به خلیج فارس آورد . آلفونسو د آلبوکرکه (به پرتغالی: Afonso de Albuquerque) (زاده ۱۴۵۳ م در آلهاندرا، پرتغال- مرگ: ۱۶ دسامبر ۱۵۱۵ در گوا، هند) کاشف و دولت مرد پرتغالی است. پرتغالیها نخستین بار در سال ۱۵۰۶ میلادی (۸۸۵ خورشیدی) به سرپرستی ناخدا آلبوکرکه دریانورد مشهور پرتغالی وارد خلیج فارس شدند و پس از مدتی قشم، جزیره هرمز و گمبرون (بندرعباس فعلی) را کاملاً تصرف کردند.

در سیاست کشور داری شاه اسماعیل که  ایل های موجود را کوچک می دانست و در صدد برآمد که آن ها را گسترش دهد، اقدامات وی در این زمینه سبب گسترش و ازدیاد اقوام عضو قزلباشان شد. علاوه بر قزلباشان شاه اسماعیل «از اقوام مختلف ترک زبان که با هم قرابت و قوم خویشی نداشتند، گروهی را برگزیده و در یک سپاه ویژه به نام سپاه «شاهی لو» (وابسته یا طرفدارشاه) جای داد» [1].این گروه از خاصان شاه بودند و به صورت گارد محافظ شخصی شاه و زیر نظر وی عمل می کردند. جانی آقا و قاضی آقا اجداد ایلخانان انتصابی در ایل قشقایی از  قوم آق قویونولوها و از اعضای این سپاه در دوران شاه اسماعیل بودند.[2]

اللهوردی خان گرجی از اسرای گرجی بود که در زمان شاه طهماسب از گرجستان به ایران تبعید شد، به عنوان غلام وارد دربار صفوی شد . بنا بر نوشته پیتروزالاواله (جهانگرد ایتالیایی) الله وردی ارمنی و از گرجستان بودو پس از مسلمان شدن، در زمان شاه عباس اول به مقام سپهسالاری امپراتوری صفوی و حکومت ایالت فارس امپراتوری صفوی رسید و اقدامات فراوانی برای اعتلای فرهنگ و تمدن ایران انجام داد.نوشته اند که :« الله وردی خان(گرجی) وقتی مذهب شیعه را انتخاب کرد به طایفهشاهیلو که در آن زمان از وابستگان شاه عباس بـودند پیـوست و بعدها قـسمتیاز شاهیلوها به ایل قشقایی آمدهاند».[3]

 شاه اسماعیل هنگام فتح فارس در صدد برآمد که گروهی از ترکان را در این دیار در کنار خلیج فارس جای  داده و پایگاهی از عشایر ترکان به وجود آورد. برای این مقصود گروهی از ترکان قزلباش را به این ناحیه کوچ داد. از جمله این مهاجرین ا یل ذوالقدر بود. که سالهای متمادی حکمرانی فارس را بر عهده گرفتند.

 پس از ورود پرتغالی ها نیز شاه اسماعیل در صدد بر آمد که بر تعداد عشایر ترک نشین در این  ناحیه اضافه کند. بر اساس برخی منابع کناره های خلیج فارس در ایران برخی مانند بوشهر، فلاحیه و دورق و، قشم و بحرین و .... عرب نشین  بوده اند.و شاهان صفوی به خصوص بعد از ورود پرتغالی ها در صدد برآمدند که بتوانند پایگاهی از نیروی رزمنده خودی در این دیار شکل دهند .سند و نوشته ای در  این مورد در زمان شاه اسماعیل در دست نیست اما میرزا محمد حسین مستوفی در سندی تفضیلی از عسکر فیروزی در زمان شاه سلطان حسین صفوی مربوط به آمار مالی و نظامی ایران در سال ۱۱۲۸ هجری قمری در شرح سپاهیان در(جمیع بندرات فارس) می نویسد:  ... سیوم دورق که عرب چعب اند. و بنا بر آن که شغل سپاه گری- چنانچه باید و شاید در خشکی از آن ها در ازمنه سلف مفهوم نگردیده. لهذا به قدر سه لک خانه وار از ایلات آورده در کوهستان های قریب به ساحل فارس ساکن نموده اند، چنانکه نام ایلات مذکور زنگنه کرایلی و قشقه ای و ممسینی است.، چنانچه احوالات آن ها در احوالات کل ایلات شامل نوشته خواهد شد.»[4]

به علاوه روایت است که در زمان شاه اسماعیل و یا دیگر شاهان صفوی گروهی دیگر از ترکان از جمله تعدادی از سپاهیان خاصه خود شاه صفوی که ملقب به (شاهی لو) بودند را به دامنه های خلیج فارس که در آن زمان بخشی از ایالت فارس بود اعزام کرد.مستند خاصی در این باره در نوشته های تاریخی در دست نیست اما در مورد اعزام  گروهی از ترکان شاهی لو به جنوب کشور در دوره شاه اسماعیل چند روایت از بازماندگان این خاندان وجود دارد. از جمله:.

-          ماری ترز در کتاب شهسواران ایران خود نوشته است:« بنا به اظهار سران قشقایی شاه اسماعیل برای حراست از مرزهای جنوبی در برابر پرتغالی ها که جزیره هرمز را تصرف کرده بودند و به نواحی ساحلی ایران تاخت و تاز می کردند، ایل قشقایی را به ایالت فارس کوچ می دهد. [5]

-          محمد ناصرخان آخرین ایلخان قشقایی در دوران محمد رضا شاه، در گفتگویی با دکتر لویس بک، گفته است که :"« شاه اسماعیل یا یکی دیگر از شاهان صفوی یک یا چند نفر از اجداد آن ها را برای حکمرانی بر قبایل فارس اعزام کرده است تا از تاخت و تاز و تجاوز پرتغالی ها به ویژه از استقرار نهاد های تجاری و حضورشان در خشکی جلوگیری کنند.[6]

-          پیر اُبرلینگ فرانسوی در کتاب کوچ نشینان قشقایی فارس، چنین می نویسد: «در زمان شاه اسماعیل صفوی گروهی به فرماندهی فردی به نام امیر قاضی شاهیلو(شاهلی) قشقایی، برای گسترش مذهب تشیع به جنوب ایران و فارس آمدند و با متحد کردن دیگر قبایل چادر نشین فارس ایل قشقایی را به وجود آوردند. »[7] این نویسنده در این باره منبع خود را ذکر نکرده است.

بعضی از نویسندگان تاریخ قوم قشقایی،در نوشته های خود، تاریخ کوچ این گروه از «شاهی لو»ها و دیگر ترکان را از آذربایجان به جنوب ایران را به مهاجرت ایل بزرگ قشقایی نسبت داده اند. و نوشته اند که ایل قشقایی از آذربایجان به جنوب کوچ کرده اند. و برخی هم به شعر معروف مهاجرت ترکان در نواهای ایل قشقایی که  احتمالا مربوط به این جا به جایی ترکان (شاهی لو)می باشد استناد کرده  و نوشته اند که ایل قشقایی از آذربایجان به فارس مهاجرت کرده اند:

 

بو یول گدر تبریزه اوءتبریز عزیزه***

خدام بیر یول ور بیزه=== بیز گدگ اولکه میزه

دورنام گدیران کورد لارا === ینگی دان کهنه یورد لارا

**قوچ ایگید بداو آتلا را مندن اونا سلام ا و لسو ن

 

اما با توجه با پاره ای از اسناد ازجمله:

-          در روستای ساران بالا شهرستان سپیدان (اردکان) فارس وقف نامه ای بدست آمده است که تاریخ آن مربوط به سال ۷۰۱ ه ق است که در بخشی از این وقف نامه نام ایلات و تیره های عشایر فارس ذکر شده از جمله: کردان[8] چهار دانگه، کردان قراچه، کردان ارشلو و کردان قشغایی(قشقایی ) آمده است.[9]

-           نوشته تاج الدین حسن ابن شهاب یزدی در باره قوم قشقایی که  مربوط به وقایع سال ۷۹۸ هجری قمری (۷۷۴شمسی ) است

این استاد به درستی نشان می دهند که ایل قشقایی قبل از تاریخ ۷۰۱ ه ق قمری یعنی بیش از سه قرن قبل از  دوره شاه عباس ((حکومت ۹۹۶ – ۱۰۳۸ ق / ۱۵۸۸ - ۱۶۲۹ میلادی)در دیار فارس سکونت داشته اند. 

بنا بر این اسناد ، قشقایان  قبل از سال ۷۰۱ هق یعنی بیش از یک صد و هشتاد سال  پیش از جلوس شاه اسماعیل بنیانگذار سلسله صفوی بر تخت سلطنت -در فارس حضور داشته اند و  قدمت حضور مستند قوم قشقایی  در فارس چند دهه قبل از پیدایش شاه اسماعیل و دولت صفوی در ایران بوده است. پس اعزام یا کوچ قشقایی ها از آذربایجان به فارس توسط سلاطین صفوی با مدارک و مستندات موجود هماهنگی و مطابقت ندارد.

این روایت های موجود در دوران صفوی مربوط به کوچ اولیه ایل  به فارس نیست بلکه این نقل انتقال در دوران شاه اسماعیل اشاره به  نصب و اعزام فرماندهان نظامی در بار شاه یعنی خاندان و اجداد صولت الدوله است که به فارس اعزام شده اند( نه مردم و طوایف مختلف ایل قشقایی).

این گروه اعزامی به فارس  از میان  ترکان (شاهی لو)  در دربار شاه انتخاب و مامور به فارس شده بودند. مانند سایر سران نظامی که حکمرانان مناطق مختلف ایران شده بودند این دسته نیز بعد از اعزام و استقرار در فارس  فرمانده ایل قشقایی شدند .(مشروح این فرمانفرمایی شاهیلو ها در ایل قشقایی در پی خواهد آمد.)

شاه عباس که در آرزوی برانداختن تسلط پرتغالی‏ها در خلیج فارس بود با عمال کمپانی هند شرقی به منظور برکنار کردن حریف از صحنه سیاست و تجارت متحد شد و سرانجام در این زمینه قراردادی منعقد کرد، قشم و هرموز را گرفت و شکست سختی به پرتغالی‏ها داد. . فرمانده سپاه ایران در این جنگها الله وردی خان و پسرش امامقلی خان بودند که به روایت سراینده (جنگنامه کشم ) وی ظرف مدت بیست روز سپاهی از اقوام مختلف ترک، کرد و لر گردآوری نمود و روانه قشم کرد:

 

سپاهی بشد جمع در بیست یوم -- همه سرور و میر و سالار قـوم

در آن جایگه لشکری جمع کرد -- چو پروانه همراه با شمـع کـرد

روان کـرد آن لشـکـر بی‏شـمار -- ز ترک و لر و کرد و از جمع یار[10]

 

در این کشمکش ها نیروهای انگلیسی به سربازان شاه عباس همکاری داشتند . امامقلی خان حاکم فارس و از سرداران منتسب به نیروی شاهی لوی صفوی بود، در آغاز بندر گمبرون (بندر عباس کنونی) را تصرف کرد و بعد از آن یک دسته از کشتیهای انگلیسی برای انتقال نیرو به قشم به خدمت او درآمدند.

 

در مورد استقرار گروهی از ترکان قشقایی در کناره خلیج فارس نوشته مستوفی به شرح بالاموجود است ولی در مورد خانواده یا نظامیان شاهی لو ذکری و سندی در دست نیست.به علاوه گروه شاهی لو محدود به یک عده سپاهی بودند که به صورت گروه محافظ و نظامی در خدمت شاهان صفوی بودند و شکل یک قوم یا قبیله را نداشتند  و جمعیت آنان هم زیاد نبود.

ولی این احتمال وجود دارد  و در مصاحبه ناصر خان قشقایی که قبلا اشاره شد نیز آمده است که شاه عباس گروهی از  سران سپاهی شاهی لو را همراه خانواده هایشان برای سرپرستی برخی از ترکان برای سکونت و همکاری با حاکمان آن منطقه اعزام کرده باشد.این عده در کناره های خلیج فارس همراه با قشقاییان و  ذوالقدرها که از زمان شاه اسماعیل در فارس  مقیم بودند به زندگی عشایری مشغول شده اند.

 


در نوشتار پسین:

حکومت  دودمان (شاهی لو)نسب بر ایل قشقایی



[1] چنانچه در بخش های بعدی مشاهده خواهیم کرد ایلخان قشقایی از همین شیوه برای ایجاد ایل عمله استفاده کرده است.

[2] Oberling, Pierre,1۹۷۴, the Qashqai nomads of fars, Mouton, the Hagueand pari

ملک منصور خان قشقایی در مصاحبه با خانم لویز بک تبار خود را شاهی لو و منتصب از طرف شاه معرفی کرده ولی؛ در کتاب خاطرات خود، نوشته است:« اجدادمان قشقایی الاصل و از خود ایل قشقایی بوده و مامور حاکم نبودیم.»

[3]  منوچهر کیانی -  قـاباخقلی خان قورتیا قیاقلی آقا اوریاد کشکولی - کتاب ماه تاریخ و جغرافیا , مرداد و شهریور 1۳۸۴ - شماره ۹۴ و ۹۵-  ایرادی در مورد  این نوشته کیانی به چاپ رسیده است  که نوشته شده است این  روایت کاملا نادرست است چون امام قلی گرجی بود..» از منبع مورد استفاده کیانی در این رابطه اطلاعی ندارم ولی این استدلال برای رد نوشته کیانی  کاملا ناوارد است. زیرا که شاهی لو طایفه یا ایل و قوم نبوده بلکه مانند شاهسون ها نیرویی بود که از همه طوایف در آن عضو می شدند. چه بسا که از گرجی ها هم در آن عضو بوده اند.م

[4] میرزا محمد حسین مستوفی :آمار مالی و نظامی ایران در 11۲۸ یا تفضیل عساکر فیروزی مآثر شاه سلطان حسین صفوی به کوشش محمد تقی دانش پژوه- ص ۴۰۴-

[5]     ترز، ماری  شهسواران کوهسار؛ سفرنامه نواحی جنوبی ایران و ایل قشقایی، ترجمه محمد شهبا، تهران، پیراسته.سال 1۳۷۶  ص ۸۳

[6] Naser Khan personal interview ۲۹ August 1۹۷۹ Tehran. He also recounted this story to Ullens de Schooten (1۹۵۴:۷۷) –Qashgha’i of Iran p ۴۶

[7] Pierre Oberling. “QAŠQĀʾI TRIBAL CONFEDERACY i. HISTORY”. In Encyclopædia Iranica. vol. 1. Bibliotheca Persica Press, July ۲۰, ۲۰۰۳

[8] کرٌد به کوچ نشینان اتلاق می شده است.

[9]صداقت کیش جمشید -مجله انسان شناسی شماره ۱۰ بهار و تابستان ۱۳۸۸

 

[10]   جنگنامه کشم و جرون نامه، به تصحیح محمدباقر وثوقی و عبدالرسول خیراندیش، تهران: 1۳۸۴،

نظرات 1 + ارسال نظر
کوریون دوشنبه 5 اردیبهشت 1401 ساعت 03:02 https://chorion.blog.ir/

ممنون از شما

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد